گفتگویی پیرامون اجرای «توافقنامه» در «تماشاخانه ملک»
عصر شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه، میزبان کارگردان و برخی از عوامل اجرای نمایش «توافقنامه» در تماشاخانه ملک بود. در این نشست که کوروش سلیمانی(کارگردان و بازیگر)، سینا ییلاقبیگی (طراح صحنه) و مجید کاشانی (گرافیست) حضور داشتند؛ منصور براهیمی دراماتورژ، نویسنده و استاد تئاتر نیز این جمع را همراهی میکرد. باعث افتخار مدرسه مطالعات اجراست که این نشست با حضور محمدرضا خاکی از هنرمندان و اساتید تئاتر کشور همراه شد، و شنیدن نظرات ایشان برای جمع بسیار مغتنم بود.
کوروش سلیمانی در ابتدا به دو دوره اجرای «توافقنامه» اشاره کرد، که اول در تماشاخانه ایرانشهر سالن سمندریان، در آذر و دی ۱۴۰۲ انجام شد، و دوره دوم در تماشاخانه ملک، در اردیبهشت ۱۴۰۳. او در مورد انتخاب متن، پیوندهای آن با جامعه و اینکه تماشاگر بتواند خودش و جامعه اطرافش را در اجرا پیدا کند، را مهمترین ملاک برشمرد؛ و نمایشنامه فیلیپ کلودل که ۲۰۱۹ نوشته شده، را در بردارنده این مهم دانست. سلیمانی روند تمرینهای گروه برای رسیدن به زیرمتنهای نمایشنامه و پیدا کردن شخصیتها در خلال متن را اتفاق مهمی دانست که برای تک تک عوامل این اجرا، از کارگردان تا بازیگر و طراح صحنه و گرافیست، تجربهای ارزشمند بود، و مزد این زحمت را با اقبال و توجه تماشاگرانی که از قشرهای مختلف جامعه بودند، گرفتند.
سلیمانی در بخش دوم صحبتهایش، تفاوت دور دوم اجرای توافقنامه در تماشاخانه خصوصی ملک را توجه بیشتر به بحث تجاری و فروش دانست، که در سالنهای خصوصی تئاتر بصورت ناگزیر، اولویت اول است؛ و این نکته شاید اهالی تئاتر را از اصالت و خلوص هنری جدا کرده و میکند. مسئلهی اقتصاد تئاتر، موضوعی است که در نشستهای قبلی مدرسه مطالعات اجرا هم در موردش به گفتگو پرداختیم، و اینجا هم بحث به آن رسید.
منصور براهیمی در ادامه، از همین منظر به اجرای توافقنامه پرداخت. او از تجربه خودش هنگام تماشای این اجرا در تماشاخانه ملک گفت، و اینکه لایههایی در متن نهفته است که در اجرا پرده پرده کنار میرود، و تجربهی تئاتری ویژهای را شکل میدهد که آرام آرام در میان تماشاگران منتشر و سرایت میکند، و همه را به درون خویش میکشد. براهیمی زنده بودن تئاتر را به شکلگیری همین تجربه تئاتری منوط دانست، که اگر اهل تئاتر به آن توجه کنند و برای خلق آن در اجرای خود تلاش کنند؛ اقتصاد تئاتر را هم تأمین میکند. او با اشاره به استقبالی که تماشاگران از این اجرا، حتی در دور دوم آن کردند؛ موفقیت چنین اجرایی در گیشه را نیز به همان تجربه تئاتری و پیوند درونی تماشاگر با مفاهیم و ابعاد فردی و اجتماعی موجود در این اجرا نسبت داد. او در بخش دیگری از سخنان خود، در پاسخ به یکی از حضار که تحلیل روانشناختی از شخصیتها و روایت اثر ارائه میداد؛ چنین تحلیلهایی را بیرونی و در تقابل با تجربه تئاتری دانست، و گفت شاید آفت تئاتر امروز همین تحلیلهایی است که اهل تئاتر را نیز از درک و تجربهی روح تئاتر و کنش موجود در آثار و متنها دور میکند.